کد مطلب:119229 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:146
[صفحه 179] جنگ، به سوی بصره حركت می كردند. آنان به محل «ذوقار» در نزدیكی بصره رسیدند و در آنجا برای رفع خستگی و آماده سازی خود، توقف كردند. عبدالله بن عباس می گوید: من نیز از جمله سپاهیان بودم و به حضور علی علیه السلام آمدم و دیدم مشغول وصله كردن كفش خویش است. (آری امیر و رئیس و فرمانده كل قوا، خودش كفش خویش را وصله می كرد.) به من فرمود: این كفش، چقدر قیمت دارد؟ گفتم: قیمتی ندارد. فرمود: سوگند به خدا، همین كفش بی ارزش برای من دوست داشتنی تر از ریاست و حكومت بر شما است، مگر آن كه بتوانم با این حكومت، حقی را زنده كنم و باطلی را نابود نمایم.[1]. سپس برخاست و برای سپاهیان سخنرانی كرد. در این سخنرانی از جمله فرمود: سوگند به خدا، من در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دنبال لشكر اسلام بودم و آنان را به پیشروی حركت می دادم، تا باطل به كلی عقب نشست و حق آشكار شد و در این راه هرگز اظهار ضعف نكردم و نترسیدم. اكنون نیز همین هدف را تعقیب می كنم.[2].
سپاهیان امام علی علیه السلام از كوفه بیرون آمده بودند و برای سركوب آتش افروزان
صفحه 179.